رتبه بندی بهترین بازی های Bethesda
به عنوان یک ناشر و توسعهدهنده، بتسدا به طور ویژه در بازیهای AAA و به خصوص سبک نقشآفرینی (RPG) شهرت قابل توجهی کسب کرده است. بازیهای این شرکت، چه داخلی و چه توسط تیمهای توسعهی دیگر ساخته شده باشند، در طول دههها به طور فزایندهای جاهطلبانهتر شدهاند.
جای تعجب ندارد که فرنچایزهای Elder Scrolls و Fallout اکثر عناوین مهم این صنعت را تشکیل میدهند. همه آنها موفقیتهای آنی نبودند و برای رفع مشکلات به زمان نیاز داشتند، اما اکثر آنها مورد تحسین منتقدان قرار گرفتند. این شرکت برخی از بهترین بازیهای نقشآفرینی موفق را منتشر کرده است، از بازی کلاسیک فرقهای Fallout: New Vegas اثر Obsidian Entertainment تا بازی انقلابی The Elder Scrolls V: Skyrim
10. Fallout 76 به چیزی که در ابتدا باید میبود، نزدیکتر شده است.
اگرچه فالتاوت 76 هرگز به همان اندازه بازی آنلاین الدر اسکرولز مورد تحسین قرار نگرفت، اما با گذشت زمان بهبود یافت. در این پیشدرآمد، بازیکنان به ساکنان پناهگاه 76 تبدیل میشوند که برای بررسی بیماریای که باعث مرگ بسیاری از ساکنان آپالاشیا شده، بیرون میآیند. این بازی در زمان عرضه به دلیل مشکلات فنی طاقتفرسا و جهان باز بیمحتوا، با استقبالی سرد تا منفی مواجه شد.
گیمپلی تکراری فالتاوت 76 به طور محسوسی رضایتبخش نبود، اما مجموعهای از بهروزرسانیها در سالهای بعد، باعث شد تا با استقبال نسبتاً مثبتی روبرو شود. از زمان راهاندازی با بسته الحاقی Wastelanders، فالتاوت 76 با شخصیتهای غیرقابلبازی، ماموریتهای جالبتر و گیمپلی درگیرکنندهتری به درستی پر شده است. این بازی در مقایسه با عناوین تکنفره فالاوت، تجربه مورد انتظار سری نیست، اما دنیای اکنون پر جنب و جوش و مکانیکهای گیمپلی آن را به یک اسپینآف قابل احترام تبدیل کرده است.
9. The Elder Scrolls II: داگرفال، هویت مجموعه را تثبیت کرد
بازی الدر اسکرولز ۲: داگرفال که توسط بتسدا سافتورکس (که اکنون به استودیو بازیسازی بتسدا تفکیک شده است) و مدیا تک وست به صورت مشترک توسعه یافته است، محصول زمان خود بود. بازیکنان نقش شخصیتی را بر عهده میگیرند که توسط امپراطور برای آزاد کردن روح پادشاه لیساندرس فرستاده شده است.
بدون شک، الدر اسکرولز ۲: داگرفال یک بازی کپسول زمان است و برای کسانی که با این مجموعه آشنایی ندارند، بازی دشواری برای تجربه به حساب میآید. با این حال، جاهطلبی این عنوان در زمینهی تولید رویهای و طراحی جهان باز برای اواسط تا اواخر دهه ۹۰ میلادی غیرقابل انکار است. گذشته از عناصر دست و پاگیر بازیهای نقشآفرینی رایانهای دهه ۹۰ در مقایسه با امروز (مانند پیمایش رابط کاربری، کاوش و مبارزه)، وسعت دنیای داگرفال شگفتانگیز است.
8. Starfield یک بازی سرگرمکننده، اما محافظهکارانه به مجموعه بازیهای بتسدا است
عرضهی اولین IP جدید بتسدا بعد از سالها، با استانداردهای بالایی همراه است. در حالی که Starfield انقلابی نیست، اما طرفداران فرمول آشنا را راضی میکند. این بازی استودیوی داخلی بتسدا را وارد دنیای علمی-تخیلی پر جنب و جوش میکند و با الهام گرفتن از آثاری مانند Star Trek، بازیکن را در نقش یک کاوشگر قرار میدهد که وظیفه دارد یک مصنوع رمزآلود را پیدا کند.
Starfield دارای ویژگیهای استودیو بازیسازی بتسدا است که طرفداران قدیمی با آنها راحت هستند، از جمله شخصیت اصلی قابل تنظیم و ماموریتهای جانبی جذاب. با این حال، ماموریت اصلی ساده و جهان باز بسیار وسیع به ضرر بازی عمل میکند و منجر به فضای خالی زیاد برای محتوای معنیدار میشود. با صرفنظر از این موارد، رویکرد «Skyrim در فضا» با وجود فقدان نوآوری همچنان خوشایند است.
7. The Elder Scrolls Online در طول یک دهه گذشته به خوبی پیر شده است
صحنه MMORPG در طول سالهای متمادی عناوین قابل توجه تری را به خود دیده است، و The Elder Scrolls Online از ZeniMax Online Studios با گذشت زمان به یک افزودنی تحسین برانگیز تبدیل شد. بازیکنان میتوانند شخصیت بسیار قابل تنظیمی را برای گم شدن در قاره تامریل ایجاد کنند، با داستانهایی که از تهدیدات پایان جهان تا توطئههای امپراتوری متغیر است.
The Elder Scrolls Online در ابتدا به دلیل گیمپلی تکراریاش با استقبال ضعیفی مواجه شد، اما سالها با آن مهربان بوده است. به لطف پشتیبانی اختصاصی پس از عرضه، از طریق بستههای الحاقی DLC، ESO ساختهی ZeniMax Online Studios به یک MMORPG رضایتبخش تبدیل شده است. این یک انتقال روان برای طرفدارانی که به دنبال تجربهای سنتی شبیه به Oblivion یا Skyrim هستند، نیست. اما با وجود این، این بازی پر از داستانهای جالب و گیمپلیای است که به اندازهی حالت چندنفره مشارکتی، بازی انفرادی را نیز پاداش میدهد.
6. The Elder Scrolls III: موروویند نقطه عطفی برای این مجموعه بود
بخشي از تحسينهايي که الدر اسکرولز ۳: موروويند دريافت کرد، به دليل اهميت آن در زمان خود است. اين بازي نسبت به دو قسمت اول بتسدا، يک جهش بزرگ به جلو بود و دنياي باز حتي با جزئيات بيشتري را خلق کرد. ماموريت اصلي که در آن نيمهخداي داگون اور سعي دارد کنترل سرزمين را از امپراتوري بگيرد، به زمينهاي براي يک ماجراجويي بسيار بزرگتر تبديل شد.
البته سيستم ناوبري و طراحي منوهاي الدر اسکرولز ۳: موروويند با استانداردهاي امروزي، بيترديد کهنه به نظر ميرسند و از بازسازي مدرن آن ميتوان استقبال کرد. با اين حال، اين بازي در زمان خود براي کنسول ايکسباکس و رايانههاي شخصي يک نقطه عطف بود و دنياي باز وسيعتر و پوياتري را نسبت به آنچه قبلاً ديده بوديم به تصوير کشيد. بازيکن به دوستداشتنيترين شکل ممکن به يک بوم خالي تبديل شد و اين اولين باري بود که بر فرمول ماموريتهاي فرعي که اکنون به سبک کلاسيک الدر اسکرولز تبديل شده است، تاکيد شد.
5. Fallout 4 قابل دسترسترین بازی اصلی این سری است
با وجود عرضهی فوقالعادهی New Vegas بین این دو نسخه، انتظار بین Fallout 3 و 4 برای طرفداران طاقتفرسا بود. بازی 10 سال پس از نسخهی اصلی قبلی اتفاق میافتد، بازیکنان در نقش «تنها بازمانده» ظاهر میشوند که از پناهگاه خود بیرون میآیند و به دنبال نجات پسر ربودهشدهشان میگردند.
در حالی که Fallout 4 بسیاری از سیستمهای گیمپلی خود را کمی بیش از حد سادهسازی کرد، اما همچنان دنیای بازی، داستان و مبارزه، آن را به یک نسخهی مدرن ارزشمند تبدیل میکند. صداگذاری کامل شخصیت اصلی، یک جهتگیری جدید بود، اما عناصر نقشآفرینی در دیالوگها را کمرنگ کرد. با این حال، مبارزات نسبت به گذشته پالایشیافتهتر شدهاند و حلقهی گیمپلی باز آن، این بازی را به یک تجربهی فالاوت رضایتبخش و قابل دسترس، به ویژه برای تازهواردان، تبدیل میکند.
4. Fallout 3 اولین بازی نقشآفرینی جهان باز این فرنچایز بود
برخلاف الدر اسکرولز، فرنچایز فالتاوت در ابتدا متعلق به بتسدا نبود. شرکتهای Interplay Entertainment و Black Isle Studios دو بازی اول این مجموعه را که با استقبال خوبی مواجه شدند، ساختند، اما استودیو بازیسازی بتسدا با Fallout 3 آن را به یک بازی نقشآفرینی اکشن جهان باز گسترش داد.
در Fallout 3 بازیکنان کنترل یکی از ساکنان سابق پناهگاه ۱۰۱ را به دست میگیرند، در حالی که آنها دنیای بیرون را برای یافتن پدرشان که به طور مرموزی ناپدید شده است، کاوش میکنند. این بازی با استفاده از درسهایی که بتسدا از طراحی جهان باز در Elder Scrolls آموخته بود، یک معیار جدید برای این سری تعیین کرد. روند غیرخطی ماموریتها، محتوای جانبی و سیستم ارتقاء سطح، حس آزادی به بازیکن القا میکرد و معرفی سیستم VATS برای مبارزه هوشمندانه و بصری بود.
3. The Elder Scrolls IV: Oblivion یکی دیگر از تکاملهای ارزشمند این فرنچایز بود
در میان چهار بازی پیش از اسکایریم، The Elder Scrolls IV: Oblivion تحسینشدهترین بازی این مجموعه توسط منتقدان است. بازی در استان Cyrodiil جریان دارد و بازیکن وظیفه دارد جلوی یک فرقه خطرناک را از باز کردن دروازه به قلمرو جهنمی Oblivion به دنیا بگیرد.
The Elder Scrolls IV: Oblivion نیز با گذشت زمان قدیمی به نظر میرسد – به خصوص از طریق مبارزه و تعامل با شخصیتهای غیرقابلبازی. اما این بازی در اواسط تا اواخر دهه ۲۰۰۰، گام دیگری برای این سری به شمار میرفت، زیرا فلسفهی جهان باز Morrowind را بهبود بخشید. این دنیا با محتوای داستانی اصلی و فرعی معنادارتر، گزینههای بیشتر در پیشرفت شخصیت و اطمینان از اینکه بازیکنان در هر جهتی با چیزی هیجانانگیز روبرو میشوند، بیش از پیش گسترش یافت.
2. Fallout: New Vegas به عنوان بهترین بازی این سری شناخته میشود
در حالی که عرضه اولیهی Fallout: New Vegas از نظر فنی چندان درخشان نبود، اما این بازی ساختهی Obsidian Entertainment به محبوبترین عنوان سری در میان بسیاری از طرفداران قدیمی تبدیل شد. بازی در بخشهایی از کالیفرنیا، نوادا و آریزونا جریان دارد و بازیکنان نقش پیک (Courier) را بر عهده میگیرند که توسط مهاجمی رها شده و بستهی او را دزدیدهاند.
این مقدمهی نسبتاً ساده به تجربهای گستردهتر تبدیل میشود و Fallout: New Vegas بازیکنان را به سفری باورنکردنی میبرد که با شخصیتها و داستانهای جذاب بسیاری روبرو میشوند. این بازی اصول اولیهی Fallout 3 را با دنیایی عمیقتر و ملموستر بهبود میبخشد. Fallout: New Vegas به عنوان بهترین بازی Fallout از نظر روایت داستانی شناخته شده است و به بازیکنان امکان میدهد تا خطوط داستانی مختلف، شامل ماموریت اصلی، را به روشهای گوناگون پیش ببرند.
1. The Elder Scrolls V: Skyrim در سال 2024 به طرز شگفت انگیزی قابل پخش است
با انتشار هر سه قسمت «بلاکباستر»، خط پیشرفت واضحی از «The Elder Scrolls III» به «V» وجود دارد. Bethesda تمام درسهای آموختهشده از دو قسمت قبلی را گرفت و یکی از اعتیادآورترین و گستردهترین RPGهای زمان خود را با Skyrim ارائه کرد.
The Elder Scrolls V: Skyrim به عنوان یکی از ماندگارترین بازیهای بیش از یک دهه اخیر تحت تأثیر قرار گرفته است. علیرغم ایراداتی که در استانداردهای 2024 وجود دارد، sandbox جهان باز بزرگتر یکی از رضایتبخشترین و پویاترینها در این ژانر است. Skyrim که با کوئستلاینهای جانبی متقاعدکننده، پشتیبانی از حالت جامعه، و سیستم پیشرفت کاراکتر با جریان آزاد مبتکرانه (بر خلاف کلاسهای سنتی) تکمیل شده است، امروز یک بازی کاملاً قابل پخش باقی مانده است.