مقالات

10 مورد از بهترین خط داستانی ویچر 3، رتبه‌بندی شده

10 مورد از بهترین خط داستانی ویچر 3، رتبه‌بندی شده

10 مورد از بهترین خط داستانی ویچر 3، رتبه‌بندی شده

استودیو سی دی Projekt Red با بازی ویچر 3: وایلد هانت همچنان در زمینه روایت داستانی عالی در بازی‌های نقش‌آفرینی جهان باز، الگو است. این بازی از وسعت چشمگیر محیط‌های سندباکس خود به بهترین شکل استفاده می‌کند و آن را با محتوای جذاب ماموریت‌های اصلی و فرعی پر می‌کند. این محتوا باهم ترکیب می‌شود تا به القای حس زندگی در دنیای قاره کمک کند و این موضوع به نفع شخصیت‌ها نیز عمل می‌کند.

در نقش گرالت ریویایی، شکارچی هیولا، بازیکنان می‌توانند چیزهای جالبی برای کشف پیدا کنند، حتی رویدادهای به ظاهر ساده‌ای که به خطوط داستانی گسترده تبدیل می‌شوند. ویچر 3 از بخش نمادین “بارون خونین” در ماموریت اصلی گرفته تا بسته‌های الحاقی تحسین‌شده، یک استاندارد طلایی روایت برای این سبک بازی‌ها تعیین کرد.

10. “گناهان جسمانی” گرالت را در نقش یک کارآگاه قرار می دهد

10 مورد از بهترین خط داستانی ویچر 3، رتبه‌بندی شده

شهر نوویگراد انبوهی از خطوط داستانی هیجان انگیز را به روی بازیکن باز می کند. در «گناهان جسمانی»، پس از اینکه پریسیلا در حمله ای مرموز تقریباً به شدت مجروح می شود، مهارت های کارآگاهی گرالت از ریویا مورد آزمایش قرار می گیرد. این ماموریت به طور طبیعی از مسیر اصلی جدا می شود، در عین حال به عنوان یک ماجراجویی جانبی جذاب، راضی کننده است.

حضور جaskier و پریسیلا، سهم شخصی زیادی را برای حل این رشته وحشتناک از قتل ها ایجاد می کند و بازیکنان را مجبور به تصمیم گیری های حیاتی می کند که می تواند به طور چشمگیری بر نتیجه نهایی تأثیر بگذارد.

در حالی که این ماموریت شاید در مقیاس بزرگتر ماموریت های اصلی و جانبی حماسی بازی برجسته نباشد، اما همچنان بسیاری از نقاط قوت ویچر 3 را به تصویر می کشد. تصمیم گیری های معنادار، رویارویی های نفس گیر در مبارزه و یک فضای جادویی شوم نشان می دهد که چگونه حتی وقایع جداگانه نیز می توانند در بازی های نقش آفرینی جهان باز بدرخشند.

9. “در قلب جنگل” غرق در سایه های خاکستری اخلاقی

10 مورد از بهترین خط داستانی ویچر 3، رتبه‌بندی شده

یکی از ماموریت های جانبی نسبتاً دست کم گرفته شده، “در قلب جنگل” است که به بهترین شکل از فرضیه کوچک مقیاس خود استفاده می کند. در جزایر اسکellige، گرالت با قراردادی برای کشتن یک روح مرموز جنگلی که دهکده ای را آزار می دهد، روبرو می شود. اما به سبک کلاسیک ویچر، حقیقت در این موقعیت پیچیده تر از آن چیزی است که به نظر می رسد.

هارالد، ریش سفید دهکده اصرار دارد که این روح، خدایی است که باید به او ادای احترام کرد، هرچند نیروهای شوم تری در جریان هستند. در همین حال، سون، فردی که قرارداد را به گرالت داده، می خواهد این نیروی درنده را نابود کند، اما انگیزه های او به دور از ایثار است.

گرالت درگیر داستان‌هایی با سهام حماسی‌تر می‌شود، اما «در قلب جنگل» در محدوده فشرده خود می‌درخشد. این بازی توانایی استادانه بازی را در انتخاب‌های ناقص بازیکنان و کاوش در عناصر ابهام اخلاقی برجسته می‌کند.

8. “مالکیت” یک داستان ماوراء طبیعی تکان دهنده است

گویی محیط سندباکس جهان باز خط اصلی ویچر 3 به اندازه کافی نفس گیر نبود، بازیکنان در جزایر اسکellige با منظره ای زیبا و جدید پذیرایی می شوند. خط داستانی اصلی به طور طبیعی بازیکنان را با این مکان و ماموریت های جانبی شاخه ای آن آشنا می کند. “مالکیت” یکی از برجسته های این ماموریت هاست، جایی که گرالت از امنیت سריס آن کرایت اطمینان حاصل می کند، پس از اینکه او شاهکاری را برای اثبات شایستگی خود به عنوان فرمانروای بعدی اسکellige پیدا می کند.

داستان شامل تسخیر مرموز و وحشیانه یکی از ارل های اسکellige است و به طور شگفت انگیزی، به نظر می رسد نوزادی را در اجاق گاز پرتاب می کند. جدای از طنز تلخ آن زمانی که خارج از متن دیده می شود، این یک راه واقعا تکان دهنده و پرتنش برای غافلگیر کردن بازیکنان و مجبور کردن آنها به انجام تصمیمات سریع و شدید بود. دانش و حل این ماموریت عجیب و غریب به طرز هوشمندانه ای نوشته شده است.

7. “اشباح گذشته” یادآور ویچر 2 است

طرفداران قدیمی مجموعه بازی‌های ویدیویی CD Projekt Red، به وی‍ژه «ویچر 2: قاتلان پادشاهان»، در خط داستانی کوتاه «اشباح گذشته» بازگشت خوشایندی را تجربه می‌کنند. در تصویر کلی، این ماموریت جانبی تأثیرات نسبتاً کوچکی بر داستان اصلی دارد، اما بازگشت خوشایندی برای ویچر ترسناک مدرسه وایپر، لتو است.

«اشباح گذشته» یک ماموریت جانبی در اوایل بازی است که به گرالت از ریویا اجازه می‌دهد تا به لتو برای فرار از گروهی از شکارچیان جایزه برای گذشته‌ی کشتن پادشاه توسط او کمک کند. این احتمالا به یاد ماندنی ترین داستان در دنیای انبوه ویچر 3 نخواهد بود، اما داستانی رضایت بخش است که نشان می دهد بازی چگونه به خوبی cabosهای سست را جمع می کند و از شرایط به ظاهر اتفاقی، داستان های هیجان انگیزی خلق می کند.

6. “دلیل حکومت” یک توطئه سیاسی پرتنش است

مانند «نغمه‌ای از یخ و آتش» اثر جورج آر. آر. مارتین و اقتباس اچ‌بی‌او، دسیسه‌های سیاسی ابزار روایت عالی برای افزودن تنش به یک فضای فانتزی تاریک است. هرچند دنیای ویچر بیشتر با فانتزی بالا در آمیخته شده است، اما خط داستانی ماموریت جانبی “دلیل حکومت” رویکردی به طور مشابه قانع‌کننده در پیش می‌گیرد.

«دلیل حکومت» داستان دیگری برای طرفداران ویچر 2 است که رضایت‌بخش است. این داستان برخی از شخصیت‌های مکمل بازی قبلی را در یک توطئه برای ترور پادشاه جبار و شکارچی ویچر ردانیا به دایره کامل می‌آورد. چرخش‌های داستان و راه‌هایی که بازیکنان می‌توانند آگاهانه یا ناخودآگاه بر نتیجه داستان تأثیر بگذارند، این را به یک ماموریت جذاب از ابتدا تا انتها تبدیل می‌کند و به گرالت فرصتی می‌دهد تا عناصر اساسی آینده قاره را شکل دهد.

5. “برج پر از موش” تلفیقی از فانتزی بالا و وحشت است

دنیای ویچر 3: وایلد هانت سرشار از دانش است و “برج پر از موش” برخی از تاریک ترین گوشه های آن را به بازیکنان نشان می دهد. این خط داستانی ماموریت جانبی، از ماموریت اصلی گرالت برای یافتن سرنخ هایی از محل Ciri با همراهی کِیرا متز، جادوگر زن، منشعب می شود. پس از اینکه او به گرالت کمک می کند، کِیرا از گرالت می خواهد تا به او در بررسی نفرینی که سرزمین و مردم جزیره فایک را ویران کرده است کمک کند.

“برج پر از موش” نمونه عالی دیگری از چگونگی معرفی ارگانیک یک ماموریت جانبی هیجان انگیز به بازیکن است. یک کار به ظاهر ساده به یک خط داستانی دراماتیک و با ریسک بالا با پیامدهایی به طرز عجیبی تلخ تر تبدیل می شود. داستان در جزیره متروکه، فضایی از خانه وحشت را با پس زمینه فانتزی بالای خود ترکیب می کند و گرالت را مجبور به تصمیم گیری های ناقص متعدد می کند.

4. “Hearts of Stone” داستانی هیجان انگیز و غم انگیز بود

10 مورد از بهترین خط داستانی ویچر 3، رتبه‌بندی شده

اگرچه بسته الحاقی بعدی مورد توجه ترین قرار گرفت، اما Hearts of Stone خط داستانی جذاب دیگری را به تصویر کشید. این قوس داستانی، گرالت ریویایی را درگیر معامله ای فاوست گونه با شخصیتی حیله گر و مرموز به نام گونتر اُدیم می‌کند. این موقعیت پیچیده در نهایت منجر به قرارداد ویچر با نجیب زاده نفرین شده، الگرد فون اورتلاک می شود.

بسته الحاقی Hearts of Stone برای ویچر 3: وایلد هانت بازیکنان را به سرزمین جدیدی نمی برد، اما نوویگراد و اوکسنفورت را با جزئیات بیشتری از دنیای بازی، به طور چشمگیری گسترش می دهد. این علاوه بر ماموریت های جانبی جدید است، اما خط داستانی اصلی پر از رمز و راز، یک توطئه فولکلوریک با افشاگری های خرابکارانه، برخی از مبارزات با رئیس هیجان انگیز و یکی از ترسناک ترین شخصیت های شرور بازی – اصلی یا بسته الحاقی – با گونتر اُدیم است

3. “آخرین آرزو” داستان کوتاه اصلی را به دایره کامل می رساند

ینفر از ونگربرگ یک جادوگر قدرتمند و معشوق پیچیده گرالت از ریویا است، با داستان جانبی “آخرین آرزو” که به کامل شدن رابطه آنها کمک می کند. ویچر 3 اولین حضور او در مجموعه بازی های ویدیویی CD Projekt Red بود، با این ماموریت جانبی که به بازیکنان اجازه می دهد در حالی که در داستان اصلی به دنبال سیری هستند، نتیجه پویایی خود را با هم شکل دهند.

“آخرین آرزو” که به نام داستان کوتاه آندری ساپکوفسکی به همین نام نامگذاری شده است، یک ماموریت آرام‌تر و شخصیت محور است. این یک تغییر سرعت دلپذیر از دنیای فانتزی تاریک و غم انگیز و آخرالزمان قریب الوقوع از Wild Hunt است. از یک دیدگاه خاص، هر نتیجه‌ای برای این ماموریت، پایانی آرام‌بخش برای رابطه طولانی و پیچیده این زوج ارائه می‌کند.

2. “بارون خونین” یک درام طولانی و قانع کننده بود

ویچر 3: وایلد هانت در کل محتوای ماموریت های اصلی و جانبی خود، یک تجربه روایی با کیفیت بالا است، اما داستان “بارون خونین” تقریباً پس از نه سال همچنان برجسته است. داستان فیلیپ استرנגر، سرکرده خودخوانده استان ولن، بخشی از ماموریت اصلی را در بر می گیرد و در یک ماموریت جانبی به پایان می رسد و با پیدا کردن همسر و دختر گمشده بارون توسط گرالت در ازای سرنخ هایی در مورد سیری آغاز می شود.

این فرضیه به ظاهر ساده به چیزی بسیار تاریک تر و غم انگیزتر تبدیل می شود و گرالت را به تحقیقی سوق می دهد که نیروهای مرموز ماوراء طبیعی را در سراسر ولن و حقیقت ناراحت کننده پشت انگیزه های بارون را آشکار می کند. این یک درام پیچیده در ژانر فانتزی تاریک است که یک بار دیگر نشان می دهد ویچر 3 چقدر خوب بازیکنان را مجبور به تصمیم گیری در گفتگوهایی می کند که به ابهامات اخلاقی فرو می رود.

1. “خون و شراب” به عنوان یکی از بهترین بسته های الحاقی DLC شناخته می شود

«خون و شراب» همچنان به عنوان یکی از بهترین بسته های الحاقی DLC در این صنعت شناخته می شود. این بسته خط داستانی اصلی جداگانه ای را شامل چندین ماموریت به وجود می آورد، اما خط داستانی کلی به عنوان بهترین روایت بازی سزاوار قدردانی است. «خون و شراب» مدتی پس از داستان اصلی اتفاق می افتد و گرالت از ریویا را برای ردیابی یک تهدید خون آشامی مرموز که سرزمین را وحشت زده است، به توسنت می برد.

این بسته الحاقی به اندازه کافی محتوا دارد که به عنوان یک بازی ویچر کوچک‌تر به تنهایی عمل کند، ترکیبی از طراحی هنری خیره کننده با الهام از فرانسه، یک توطئه جذاب ماورایی، درام دربار عالی و پایانی شایسته برای قوس داستانی گرالت. «خون و شراب» از طرح جامع الحاقی تا نحوه پاداش دادن به انتخاب بازیکن در پایان دادن به کل داستان گرالت، به عنوان یک الگوی طلایی برای چگونگی محتوای الحاقی غنی برای یک بازی نقش آفرینی جهان باز شناخته می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *